سلام
خیلیوقته از وبلاگ نویسی دور بودم نمیدونم چی باعث شد بنویسم؟
اصلا چی باعث شد هر کسی باشه؟چی باعث شد این دنیا باشه؟
هر چیزی چرا باید باشه؟چرا هست؟حالا که هست!چرا این جوری شده؟ مطمئنم خدام موقعی که داشت این زمینو میساخت فکر نمیکرد یه روز اینجوری شه!بعضی وقتا به خودم میگم فکر کردن به این چیزا هیچ کمکی به دنیا و ادماش نمیکنه فقط منو دیوونه میکنه!
دنیا....چیه؟یعنی از این بهتر نمیشه؟ میگم همه که مثل من نمیشن!یه راه راحت تر هست این که من مثل اونا شم ! اما این انسانیت نیست!انسان زاییده نشده واسه فخر فروختن ، سطحی نگری ، ظلم ، خودپرستی ، ریا و ....انسان اومده زندگی کنه و این زندگی نیست!
منم نمیتونم اینجوری باشم خیلی خواستم اینجوری باشم امانمیتونم بعد از یه مدت کم میارم!نه کسی هست به حرفام گوش کنه نه کسی هست که مثل من فکر کنه!پس کی مثل من دیوونس؟به هر کی میگی هنوز چیزی نگفته میگه خودتو اذیت نکن اینا فقط دیوونت میکنه!اما این دنیای منه میاد سراغم!هر چقدرم که ازشون فرار کنم!
کاش تناسخ واقعی باشه!اون موقع شاید با مرگم اون موقعیتیو به دست میووردم که دوس داشتم !کاش من تو یه روستای دور افتاده دور از سرو صدا بودم دور از داد و هوار شهر گردو غبار شهر
چرا من یه روستایی ساده نیستم؟من فقط همینو میخوام!